امسال دیگه روزه نگرفتم. تا آخرین ساعات شروع ماه رمضون هم داشتم بهش فکر میکردم. سالهای قبل بدون هیچ تردیدی هر روزی که برام امکان داشت رو گرفتم. هیچ تنبلی هم در این موضوع نداشتم. بعضی روزها از صبح میرفتم بیرون تا بعد از افطار بیرون بودم و گاها جاهایی بودم که از هوای بیرون و زیر آفتاب خیلی گرمتر بود. خانواده هم توصیه اکید میکردن که یکم آدم باشم وگرنه ضعف میکنم. ولی من حتی روزهایی رو تجربه کردم که در طول دو روز، اندازه یه وعده نخوردم اما چند برابر روزهای عادیم کار کردم. اینها رو برای فخر فروشی نمیگم (هرچی بود فروختم دیگه 😅) میخوام بگم تنبل نیستم. یا حداقل پیش زمینه ذهنی علیه روزه ندارم که این حرفو میزنم.
پارسال علاوه بر روزه شکم، روزهی اینستاگرام هم گرفتم. پسوردم رو روز قبل ماه مبارک دادم به دوستم و گفتم تحت هر شرایطی تا یک ماه اکانتم رو بهم پس نده. چون فکر میکردم اینستا هم مثل غذا خوردنِ الکی یه نوع دلبستگی غیر مفیده. یه کاری که از روی عادت خیلی وقتا انجام میدیم و فایدهی چندانی هم برامون نداره. و میشه بدون اون هم زندگی کرد. این کارم باعث شد در طی چند ماه آینده دلبستگیم به اینستاگرام کمتر بشه و در نهایت بعد از چند ماه، کلا ترکش کردم. الان که به اون دوره فکر میکنم میبینم بین اون دو تا روزهای که گرفتم، روزهی اینستاگرام بیشتر برام مفید بوده. حداقل این روزا خیلی بیشتر تاثیرش رو احساس میکنم.
این باعث شد که یه بار دیگه به روزه گرفتنهام فکر کنم. اول نشستم فکر کردم امسال چه چیزی رو میتونم جایگزین روزهی اینستاگرامم کنم. چون دیگه اینستایی نبود که بخوام براش روزه بگیرم. (هرچند هنوز خیلیها برای چیزی که نیست حکم شرعی صادر میکنن.) و البته میتونستم چیزی هم جایگزینش نکنم. (دوباره مثل همون خیلیها که چشمشون رو دنیای جدید بستن.) ولی تصمیم گرفتم اینکار رو با تلگرام بکنم. انجام این کار برام خیلی سخت تره. چون بعضی از کارهای دانشگاهیمم باید با تلگرام انجام بدم و اصلا صرف نظر از کارهای دانشگاهی، دلبستگیم بهش بیشتر از اینستاگرام بوده و هست. خلاصه تصمیم بر این شد که از سحر تا افطار به تلگرام سر نزنم. از افطار تا سحر رو به خاطر کارهای دانشگاهی به خودم تخفیف دادم. ولی وقتی داشتم تلگرام رو از بین گزینههای دیگه مثل نرفتن به سایتهای خبری، فیسبوک، تویتر و … انتخاب میکردم، دلم نیومد گزینههای دیگه رو کنار بزارم. یعنی هرچقدر بالا پایین کردم دیدم اگه قرار باشه عادتهای غیرمفیدم رو از لحاظ اولویت برای ترک کردن فهرست کنم، غذا خوردن خیلی پایینتر از این گزینهها قرار میگرفت. نتیجه این شد که روزهی شکم با روزهی سایتهای خبری و سوشال مدیاها جایگزین شد.
البته همهی اینها برمیگرده به برداشت شخصی من از روزه که حکمت اون رو ترکِ عادتهای غیر مفید و غیرضروری میدونم. البته سهم دیگهای هم برای درک کردن محرومان و کمک به اونها قائلم که اگه اون رو میخواستم دخالت بدم روزهی شکم (به این شکل رابج در جامعه) اصلا حرام بود. آخه اگه قصد «درک کردن» محرومان باشه، هیچ خانوادهی معضلی موقع افطار و سحر اندازه بلانسبت گاو تناول نمیکنه. تازه اونم با این تنوع غذایی که ما داریم. همچنین اینقدر تو خونه نمیشینه و کارهاش رو سبک نمیکنه که ما به بهانهی روزه بودن میکنیم. ساعت کاریها نه تنها کم، بلکه غیر قابل پیشبینی هم میشه. یعنی هرکی تو یه ساعتی کار میکنه و اصلا نمیشه انتظار داشت کارهای مملکت طبق روال پیش بره. اگر هم قصد «کمک کردن» محرومان باشه، با این افزایش مصرف مواد غذایی که در طی ماه رمضان مواجه هستیم و به تبعش قیمتها هم افزایش پیدا میکنه، سفرهی محرومان در این ماه کوچکتر هم میشه. (به نقل از استاد فیضی که میدانم در نقل دقیق وسواس دارد اما منبعش را پیدا نکردم: سرانهی مصرف غذا در کشور در ماه رمضان دو تا سه برابر میشود.) یکی نیست بیاد بگه آخه ملت نامسلمون. شما اگه روزه نگیری که بیشتر لطف میکنی هم به خودت، هم به بقیه مسلمانان.
۱۸ دیدگاه دربارهٔ «دِ آخه نامسلمون»
سلام
تا اونجا که بنده می دونم
اصول دین را باید دربارشون عمیقا تحقیق کنیم بعد قبولشون کنیم که خود دین هم ما را به اینکار تشویق کرده بعد از این که اصول دین را پذیرفتیم فروع دین را باید اطاعت کنیم (که روزه هم فروع دینه) مثلا نمیشه بگیم چرا نماز صبح را باید دو رکعت بخونیم
خوشحال میشم اگه جوابت را به ایمیلم بفرستی
ارتباط معنایی جالبی بود ایمان.
اگه آدم براش کفاره هم بذاره عالی تر میشه😉
سلام گلم.
از وقتی این پستت رو خوندم به این فکر کردم حرفایی که زدی کاملا درسته ولی در مورد نتیجه گیریت ناراحت شدم، در نتیجه لازم دونستم یه چند نکته رو تحت عنوان یک دوست بگم.
۱- آیا در مورد علت همه چیز اطلاع داره انسان ؟ از نظر بنده خیر.. پس به این فکر کن که شاید دلایلی دیگر به جز درک فقرا در گرسنهگی کشیدن باشد که ندونیم. الله حکیم.
۲- دِ آخه نامسلمون مگه این نتیجه ای که گرفتی که اینستا رو ترک کنی رو مگر در تایمی دیگر به جز ماه رمضون قبلی که داشتی گرسنگی و تشنگی میکشیدی گرفتی؟
۳- این که من نوعی دارم حکم الهی رو میخونم و درست اجرا نمیکنم دلیل بر غلط بودن این حکم نیست از کوتاهی کردن منه! میشناسم خیلیایی رو که روزه میگیرن و طبق معمول کارای خودشونو میکنن(البته خودم بینشون نیستم و بعد خوندن پستت تلاشمو خواهم کرد!). پس جای اینکه روزه نگیری تلاشتو بکن صحیحتر روزه بگیری.
۴- من خودم امسال یک چیزی رو تجربه کردم اونم اینکه موقعی که داشتم یک کار اشتباهی رو انجام میدادم و یادم میافتاد روزه هستم اینم یادآوری میشد که یکی داره نگام میکنه. (در همین راستا تقلب نکردم :دی )
سلام جواد جان.
خوشحالم که خوندی اینجا رو. سعی میکنم هرکدوم از انتقاداتت رو با شماره جواب بدم.
۱ و ۳: بله منم قبول دارم این ما هستیم که داریم اشتباه اجراش میکنیم و حکم روزه درسته. اما شکل کاملا درستش چیه رو نمیدونم. ولی دارم تلاش میکنم تا جایی که مغزم جوابگو هستش راه درستش رو پیدا کنم و انجام بدم. قطعا باز حرفت درسته که انسان در مورد علت همه چیز اطلاع نداره. اما بیشتر از مغزم که کسی از من انتظار نداره. داره؟
۲. درسته. این دو تا اتفاق همزمان بودند. اما اگه پارسال فقط روزهی اینستاگرام میگرفتم به این نتیجه نمیرسیدم؟ منم قطعی نمیتونم بگم ولی شما که خودت مهندسی میدونی Correlation لزوما دلیلی بر Causation نیست. 😉
۴. خیلی خوبه که همچین حالتی رو تجربه میکنی. نشون میده که حکم روزه رو داری خوب اجرا میکنی، بهت تبریک میگم. ولی من فکر میکنم حتما لازم نیست شکمت خالی باشه تا همچین چیزی رو حس کنی. شاید بعضی کارها باشه که بیشتر این حس رو القا کنه. حداقل برای من که اعتیاد شدید به اینترنت دارم این کار خیلی بیشتر ذهنمو مشغول میکنه.
افرین ایمان…خیلی خوب گفتی!خیلی چیزای واجب تر از” فقط نخوردن” هست!
قربانت علیرضا 😉
سلام. دیدگاه جالبی بود، ببین به نظر من اگه یه نفر بتونه بدون اینکه زندگی اش رو تعطیل کنه روزه بگیره خیلی عالیه. اما مثلا خودم که خوابگاه بودم یه عده کلا از بعد از سحر تا یک و دو ظهر خواب بودن، بعدش هم چهار پنج ساعت توی شبکه های اجتماعی می گشتن تا افطار، و اصولا در طول روز هیچ کار مفیدی( مفید از دید من! ) انجام نمی دادن.این رویه جالبی نیست به نظر من، به قول تو، چیزهایی مهم تر از غذا نخوردن هم هست که این روزا خوبه روش کنترل بیشتری داشته باشیم…
سلام
قبل از هرچیز دعا میکنم که ان شاء الله بهره وافر از هرگونه روزه داری و سم زدایی همگی برده باشیم:)
من هم در تکمیل و تایید حرف دوستان خواستم اگر جسارت نباشه مطالبی رو اضافه کنم.در قران روزه بیشتر به عنوان کفاره مورد اشاره قرار گرفته، و مسائل زیادی عنوان شده که اگر فرد دچار مشکلی بود، میتونه در ماه دیگری و یا به تدریج قضاش رو به جا بیاره و کاملا و صریحا هم گفته اقا جان ما نمیخوایم که اذیتتون کنیم که:)))
اما یکی از چیزهایی که به نظر من روزه و روزه داری رو ارزشمند میکنه، اتفاقا این جمعی بودن و فضایی است که ماه رمضان ایجاد میکنه، یک جور فضای معنویت و پیوند که بین تمام مسلمین وجود داره و پیشاپیش اون هدفیه که برای روزه داری قرار میدیم، مطلعین که میگن در اول ماه برای روزه نیت کنید، این یعنی توجه به چیزی یا کسی خارج از خودمون.اینکه من دارم به خودم گرسنگی و تشنگی می دم و بدنم رو تو شرایط سختی میگذارم، برای خاطر کسی دیگر. میشه این مسئله رو با هزینه کردن مقایسه کرد.من برای اینکه چیزی رو بخرم که دوستش دارم، لاجرم باید پول بدم و هرچقدرم هزینه بیشتری بدم اون چیز برام گرانبهاتر و عزیزتر میشه. حالا چه چیزی گرانبهاتر و عزیزتر و جسم و جان و وقتمون؟ و چه کسی ارزشمند از خدا که ما بخوایم اینها رو برای رابطه با اون هزینه کنیم.
من نظرم اینه که تو این نقطه ها از زندگی ادم باید برگرده به خودش و هدفش رو از رابطه اش با خدا بررسی کنه. روزه گرفتن یا به قول تو گشنگی و تشنگی دادن فقط یه عمله، عین هزار و یک کاره دیگه که انجامش میدیم یا نمیدیم، اما این هدف ما پشت اونه که به این عمل ارزش میده یا بی ارزشش میکنه. میشه هدفش باز به قول تو ترک عادتهای بد باشه، درک محرومین باشه یا به قول مولانا:
این دهان بستی، دهانی باز شد
کو خورنده ی لقمه های راز شد…
به نظر من، هر کدوم از این کارها، مثل نماز روزه دعا، وقتی معنا پیدا میکنن که ما رابطمون با خدا و شکلش رو برای خودمون تعریف کرده باشیم. احتمالا گوشت خورده به انواع دین داری که بعضی متفکرین بهش قائلن، دینداری مصلحت اندیش، تجربت اندیش و معرفت اندیش. اینکه دینداری رو تو چه سطحی و به چه شکلی میشناسیم، میتونه خیلی از سوالات و دغدغه هامون رو پاسخ بده. اگر دوست داشتی، تو این حوزه میتونی از دکتر سروش یا آقای ملکیان مطالعه کنی.
ببخش که خیلی طولانی و پراکنده بود و بیشترش هم حاصل فکر و نظراته منه که میتونه کاملا بی اساس باشه.
ممنون بابت وقتی که برای خوندن این متن گذاشتی.
سلام پرنیان عزیز.
چقدر خوبه که شما بحث کنین و من ازتون یاد بگیرم. 🙂
مرسی از متنت.
سلام ایمان عزیز
در مورد روزه ی اینستاگرام خیلی خوشم اومد حقیقتا و بهش فکر خواهم کرد تا ببینم من چه روزه هایی میتونم بگیرم به جز روزه ی شکم 🙂
سلام حسین جان.
خیلی خوشحالم که تاثیری داشته. 😉
قبل از اسلام که ماه های قمری در طول سال شمسی نمی چرخیدند و در جای خود ثابت بودند، احتمالا رمضان در اواسط شهریور تا اواسط مهر واقع می شد. این ماه همانطور که از اسمش مشخص است سخت ترین ماه اعراب بود. بعد از دو ماه بهاری ربیع الاول و ربیع الثانی، چهار ماه تابستانی و خشک جمادی الاول، جمادی الثانی، رجب و شعبان بر اعراب می گذشت که همه خوراکی ها را تمام می کرد و رمضان سخت ترین ماه سال بود چون هیچ ذخیره ای باقی نمانده بود ولی اعراب به تجربه این را هم می دانستند که از پایان این ماه گشایش (فطر) حاصل خواهد شد. اینجا است که انسان در جستجوی معنی روزه را می سازد و سعی می کند گرسنگی و تشنگی اجباری را قابل تحمل تر کند.
بعدها اسلام هم این مناسک را تایید کرد و پذیرفت.
در نتیجه من فکر می کنم امروز یکی از اهداف روزه گرفتن تمرین تحمل سختی ها و به تاخیر انداختن نیازها است.
ممنون مهدی. از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم.
فکر میکنم «به تاخیر انداختن نیازها» به چیزی که مد نظر من بوده هم خیلی نزدیکه. ولی باید انتخاب کنم که کدوم نیاز رو میخوام به تاخیر بندازم. انسان بدوی مگه چه نیازهایی غیر از غذا و همخوابگی داشت. اما من که به هزار چیز آلودهام، باز باید فقط از همون دو مورد دور بشم؟ یا حداقل اگه دغدغههای ذهنی من رو بر اثر اولویت بنویسیم، باز هم اینها در راس هستن؟ خوردن برای من حتی اونقدر اولویت نداره که برم ناهار درست کنم یا یه نون پنیر ساده بخورم. واسه همین هر موقع خوابگاه غذا میده، یعنی همون افطار و سحره که چیزی میخورم. (عملا روزه شکم هم دارم میگیرم :-)) )
سلام ایمان.
این کامنتو بعد از کمی تامل میذارم.
چرا روزهی سوشیال مدیاها و … رو برای ماه بعد یا مثلا ۳ ماه بعد ننداختی؟
یا چرا این کارو ماه پیش یا سه ماه پیش انجام ندادی؟
سلام ادریس جان.
دلیل اصلیش رو بخوای بدونی اینه که اصلا این موضوع به ذهنم نرسیده بود که کِی باید بگیرم. میدونی چیه. من که ادعای دین جدید ندارم. فقط دارم سعی میکنم چیزی که بودم و بهم از ۱۴۰۰ سال پیش به ارث رسیده رو با این میکرواکشنها، از نظر خودم، به روز کنم. پس گاهی موضوعی به ذهنم میرسه و سعی میکنم در همون موضوع کوچیک تامل کنم. چیزی که تا الان برای من خیلی جای سوال بوده و نمیتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم، روزه بوده. خیلی چیزهای دیگه هم قطعا هست. اما در اولویت پایینتر بوده. یعنی بیشتر درکشون میکردم یا حداقل مشکلی باهاش نداشتم. زمانِ گرفتنِ روزه هم همچین چیزی بوده برام.
اگه میپرسی چرا این کار رو ماههای بعد تکرار نمیکنم، میگم به نظرم «لازم نیست». همونطور که روزه هم فقط یک ماه در سال هست. ولی قطعا ارزشِ روزه به اینه که بشه آثارش رو در ماهها و سالهای بعد دید. همونطور که پارسال دیدم و بعد از یه مدت اینستا رو گذاشتم کنار. اگه فردای رمضان تبدیل بشم به آدمِ قبل رمضان، یعنی دارم خودمو مسخره میکنم.
برداشت قشنگی داشتی، ممنون
بیشتر بنویس نامسلمون 🙂
دارم به صورت اختصاصی تمرین میکنم. :))
اتفاقا دیروز داشتم چند تا پست آخرت رو میخوندم به خودم گفتم باید یه پست بنویسم حداقل از نظر کمیت(تعداد کلمات) به تو برسه. بازم نرسید :))