من معمولا اکثر ساعات روزم رو پشت کامپیوتر میگذرونم. الان دارم براش محدودیت میزارم. تلاش میکنم تا حد ممکن ازش دور باشم. در اولین اقدام محل پیشفرض لپتاپ رو از روی میز به روی قفسه (که البته دقیقا بالای میز هستش) انتقال دادم. همین انتقال سادهی نیم متری باعث شده خیلی کمتر خودم رو با کارهای الکی و خود ساخته پشت کامپیوتر مشغول کنم. (ایمان دوباره بیاوریم به قدرت گزینههای پیشفرض) ضمنا ۵ شنبهها رو هم روز جهانی بدون لپتاپ اعلام کردم. البته این صفت «جهانی» مثل کلمهی «استراتژیک» برای بعضی از مدیرشدهها میمونه. یعنی میخواستیم بگیم داریم یه کار مهمی میکنیم. وگرنه ما رو چه به استراتژیک و جهانیی بودن 😉 با همین توصیف شنبهها هم روز جهانی بدون تلگرام اعلام شد که البته در این دو هفتهی امتحانی سختتر از پنجشنبهها گذشته. :))
این تایمی که صرفهجویی میشه رو صرف کتاب خوندن میکنم. این مدت خیلی ساعات مطالعهام بیشتر شده. البته از حق نگذریم کتابهایی که الان دارم از قبلیها خیلی جذابترن و بیشتر انگیزه دارم بخونمشون. مثل کمعمقها از نیکلاس کار و قوی سیاه از نسیم طالب. وقتی هم میخوام استراحت کنم سعی میکنم پشت سیستم نرم. واسه همین ممکنه در حالتی که به سقف یا دیوار زل زدهام منو پیدا کنین :)) متاسفانه وقتی پشت لپتاپ هستم نمیفهمم زمان داره چطور میگذره. یه جورهایی داره میشه مثل ماشین زمان. با این تفاوت که زمان رو X3 جلو میبره. با استناد به نیکلاس کار این ماشین زمان بودن رو اینطور میشه توجیه کرد که مغز یادگرفته هنگام کار با کامپیوتر، با زمان کار نداشته باشه. وگرنه این مغز عزیز عمرا اگه در مواقع عادی حواسش به زمان نباشه.
۸ دیدگاه دربارهٔ «روزهای جهانی من»
سلام.
با معرفی از طریق سایت شاهین کلانتری عزیز اینجا رو پیدا کردم و خیلی از این بابت خوشحالم.(قبلا توی سایت هیوا هم این رو نوشتم که معرفی دوستان توی سایت محمدرضا و سایر بچههای متمم واقعا یک سنت حسنه هست)
توی نوشتههاتون (البته اونایی که من تا الان خوندم) یه طنز خیلی بامزهای هست.
این ایدهی روزهای جهانی خیلی خوب بود، من هم روز پنجشنبه رو روز رشد مهارتهای شخصی تعیین کرده بودم که همین الان رسما به تبعیت از شما جهانیش کردم.
چند هفته قبل از انتخابات در یک اقدام انتحاری حساب کاربری تلگرام و واتساپم رو کلا پاک کردم و از این بابت خوشحالم، اولین اثر مثبت این کار این بود که برای خودم یه وبسایت کوچولو درست کردم.
با آرزوی موفقیت
سلام فاطمه.
دست شاهین عزیز درد نکنه که باعث شد باهات آشنا بشم.
تازگیا دارم به اهمیت طنز توی نوشته میرسم. قبلا میدیدم، ولی بهش توجه نمیکردم که چه تاثیر جالبی داره. الان دارم تمرین میکنم که تِم طنز هم توی نوشه باشه ولی اینکار خیلی سخته. مخصوصا وقتی که هنوز سبک نوشتن خودم رو پیدا نکردم. من دوست دارم راحت بنویسم اما یهو میبینم زدم به جاده خاکی و رسمی شده جملههام. بعضی وقتها هم لازم دارم رسمی بنویسم، اون موقع نمیدونم حالا چطوری قضیه رو ماست مالی کنم چون سر متن یه جوریه، تهش یه جور دیگه.
ولی خوب چارهای غیر از تمرین کردن ندارم و هزینهاش هم یکم آبرو ریزی روزهای اولیهست یا کم نوشتن از ترسِ همین آبروریزی.
بابت تلگرام هم بهت تبریک میگم. چندین قدم ازت عقبترم ولی یه روزی به اینجایی که الان هستی میرسم. 😉
اگه یه وقت وبلاگتو عمومی کردی به منم خبر بده. 🙂
سربلند باشی.
سلام ایمان
من انواع و اقسام روش ها رو در ترک انواع و اقسام عیوب و عادات بی خود فردی تست کردم.😉
اعتراف میکنم بدعت جالبیه این روشی که میگی. باید تصمیم بگیرم یکی دو عادت کسل کننده و بی فایده رو به این شکل در تنگنا قرار بدم!
راستی من غلبه برفیسبوک و اینستاگرام رو در کارنامه ترک عادت هام دارم.😄
ولی جدا اگه روزی از پس تلگرام براومدی بگو که من خودم ترتیب برگذاری یه سمینار رو بدم برات.😉
ممنونم دوست عزیز
سلام پوریا جان
من خیلی از این عادتهام راضیم. البته این شنبه دوستان دستور دادن فلان کار رو بکنم که نیاز به تلگرام داشت. ولی قول میدم همین فردا جبرانش کنم.
ترک اینستا خیلی خوبه پسر، ایول. البته من هنوز هفتهای یه بار به فیسبوک سر میزنم. ولی داستان ترک کردن تویترم جالب بود. فقط کافی بود تا از توی هیستوریم پاکش کنم، الان بخوام برم تویتر، باید کل آدرس رو تایپ کنم که حوصلهاش رو ندارم، در نتیجه یه ماهه نرفتم :)) همین بلا رو سر سایتهای خبری هم آوردم.
در نهایت: «تلگرام، تلگرام، مرگ به نیرنگ تو»
ایده ی جالبی بود ممنون.
گویا من در اولین قدم خیلی به خودم سخت گرفتم که تصمیم گرفتم پنج شنبه ها رو روز فضای مجازی اعلام کنم و بقیه روزها اجازه بدم بعضا در حالت زل زدن به سقف و در و دیوار مشاهده بشم. :دی
لازم به ذکر است که تصمیمم خیلی نو ظهوره و امروزم که پنج شنبه بود :دی
آره بهناز جان. کار سختی در پیش داری D-:
همین که تصمیمی به این دشواری میتونی بگیری خیلی جای تحسین داره. حتی در مخیله من هم نمیگنجید همچین گزینهای 😉
سلام.ممنون سر زدی.
من باید روز جهانی بدون فیلم برای خودم تعیین کنم یعنی وقتی شروع می کنم به دنبال کردن یه سریال دیگه روزی سه چهار قسمت نبینم اون روز شب نمیشه!