دسته‌ها
روزنوشته

دگر عضوها

بنی آدم اعضای یکدیگرند   /   که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگـار   /   دگر عضوها را نماند قـرار

تو کز محنت دیگران بی غمی   /    نشاید که نامت نهند آدمی

(سعدی)

دگرخواهی

احتمالا برای شما هم پیش آمده که پشت چراغ قرمزی با کودکی مشغول فروش باطری یا گل مواجه شوید، با التماس از شما بخواهند که خرید کنید. شاید نیازی به اجناس دست کودک نداشته باشید اما برای کمک به کودک از او خرید کنید. و به واسطه‌ی همین کمک احساس خوبی به شما دست دهد. روحیه‌ی نوع دوستی و کمک به دیگران از کودکی در ما وجود دارد. فلاسفه آن را «دگرخواهی» می نامند. متضاد «خودخواهی». یعنی کمکی به تو می کنم که شاید خود به آن نیاز داشتم.

بر پایه‌ی همین اصل، مکاتب و سازمان های زیادی با قصد کمک به همنوعان رشد کردند، همان‌ها که خیلی وقت ها نامشان را در حضور افراد سرشناس دنیا می‌شنوید: بنیاد خانواده گیتس، بنیاد مسی،…

هرکدام از این سازمان‌ها سازوکار خود را دارند اما به صورت خلاصه می‌توان گفت که با جمع آوری پول از مردم قصد در کمک به افراد نیازمند دارند.

پیتر سینگر سخنرانی‌ خود  در سایت تد را با نشان دادن صحنه‌هایی که از یک دورین مدار بسته که در چین ضبط شده شروع می‌کند. در این ویدیو کودکی با ون تصادف می کند، ون با وجود دیدن خونریزی دخترک اهمیتی به آن نمی‌دهد و افراد دیگری هم که از کنار او می‌گذرند همین‌کار را می کنند تا در نهایت دخترک بر اثر خونریزی جان خود را از دست می‌دهد. پیتر از حاضرین می‌پرسد که اگر آنجا بودند، به کمک دختر می‌ رفتند؟ تقریا همه تایید می‌کنند که چنین می‌کردند. سپس گزارشی از سایت یونیسف در سال ۲۰۱۱ را بر روی پرده می‌برد که نشان می‌دهد در آن سال ۶.۹ میلیون کودک زیر ۵ سال بر اثر بیماری‌های «قابل پیشگیری» جان باخته‌اند.

پیتر از «دگرخواهی موثر» بحث به میان می‌آورد. او می‌گوید از «قلب» خود برای ابراز همدردی با آن کودک استفاده کردیم، اما اگر بخواهیم کمک‌های ما تاثیر بیشتری داشته باشد مهم است از «عقل» هم به همان اندازه استفاده کنیم. برای مثال کمک‌های بنیاد ملیندا و بیل گیتس به دلیل قرار گرفتن در مسیر صحیح بر طبق تخمین‌ها تا کنون توانسته جان ۵.۸ میلیون نفر را نجات دهد.

دوباره برگردیم به همان کودک قبل چراغ قرمز، که شاید اسمش «حسن» باشد. ساعت ۹ صبح روز شنبه است. پس می توان حدس زد که حسن به مدرسه نمی‌رود. چه به سر پول شما می‌اید؟ احتمالا همان‌شب به پدر خانواده تحویل داده می‌شود و اگه خرج مواد یا بزه نشود، خرج غذایی خواهد شد. حسن با مدرسه نرفتنش چه کند؟ با دعواهای پدر، با دوستان ناباب، با جو مسموم محله‌اش..؟ بعد از گرفتن این مبلغ، حسن چقدر شادتر زندگی می‌کند؟

سوالی پیش می‌آید که آیا من باید کارم را رها کنم تا بتوانم موثرتر کمک کنم؟ ویل کروچ از کسانی است که به این موضوع فکر کرده که چه شغلی بهتر است داشته باشیم تا بیشترین تاثیر را روی بهبود وضعیت دنیا بگذارد. به همین منظور او وبسایت ۸۰۰۰۰ساعت را راه اندازی کرد تا به افراد کمک کند شغل مناسب خود را (برای داشتن تاثیر بیشتر بر دنیا) پیدا کنند. یکی از شغل‌هایی که ممکن است این سایت به شما (بسته به شخصیتتان) پیشنهاد دهد بانک‌داری و مشاور مالی است! چرا؟ چون اگر شما پول بیشتری داشته باشید بیشتر هم می‌توانید بخشش کنید. یعنی اگر در شغل خود به موفقیت برسید می‌توانید ۵ نفر را استخدام کنید تا به جای شما به فعالیت های خیریه بپردازند. و این یعنی شما ۵ برابر حالتی که خود اقدام به تلاش مستقیم کنید تاثیر گذار بوده‌اید. پیتر سینگر از افرادی مثال می‌زند که در رشته‌ی MBA تحصیل می‌کنند تا بتوانند بیشتر و بهتر به افراد دیگر کمک کنند.

پیشنهاد می کنم سخنرانی پیتر سینگر در سایت تد را ببینید، شاید در ادامه بیشتر در این مورد بحث کردیم 🙂

۴ دیدگاه دربارهٔ «دگر عضوها»

سلام ایمان عزیز
قلب و عقل من درگیر شد.
هم درگیر حرف های پیتر سنگه
و هم درگیر مطلب تو!
موضوعی که انتخاب کردی!
مثالی که پیدا کردی!
زحمتی که برای نوشتن و … کشیدی!
کامنتی که در وبلاگ محمدرضا شعبانعلی گذاشتی!
اگر این کارها را نکرده بودی شاید قلب و عقل من هیچگاه درگیر نمی شد.
پس ادامه بده!
محسن

سلام محسن جان.
ممنونم که وقت گذاشتی.
همیشه روی دوستای متممی حساب جدایی باز می‌کنم.
سربلند باشی 😉

پاسخ

عالی بود ایمان جان . فقط یه زحمتی بکش اون سایته که گفتیو ترجمه کن . همه که مثل تو انگلیسیشون فوووول نیست 😄😉
جدای شوخی کنجکاوم که بدونم چه پیشنهادی داره

سلام سارا. ممنونم.
کلیپ سخنرانی پیتر سینگر رو با زیرنویس فارسی آپلود کردم. میتونی با خیال راحت دانلود کنی 😉

پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *