یه نکتهای نظرمو جلب کرد گفتم شاید بد نباشه اینجا هم بگم. حتما گذرتون به وبلاگهایی که از سرویسهایی مثل بلاگفا، بیان، میهنبلاگ و… خورده. احتمالا با امکان ارسال نظر خصوصی این سایتها هم آشنا هستین. در عوض تا حالا دقت کردین وردپرس به صورت پیشفرض امکان ارسال نظر خصوصی نداره؟ من وقتی که میگشتم، افزونهی خیلی خفن و پرطرفداری هم برای اینکار ندیدم. البته بود، ولی تعداد نصب خیلی بالایی نداشت. یه قابلیت دیگه امکان رمزگذاری روی نوشتههاست که الان بلاگفا و چندتا سرویس دیگه این امکان رو دارن و اتفاقا از این کار جواب هم گرفتن. ولی وقتی برای وردپرس سرچ کردم دیدم ظاهرا افزونههای اینکاره در اُردر هزارتا نصب بیشتر ندارن. اینو اگه بزاریم کنار این گزاره که حدود یک چهارم سایتهای دنیا با وردپرس ساخته شده به این نتیجه میرسیم که استقبال عمومی ازش خیلی کم بوده.
یه مدت پیش با سایتی در مورد آمارهای سرویس تلگرام آشنا شدم. آمارهای جالبی مربوط به کانالها هم رو توش نوشته بود. همون طور که میدونید تلگرام فقط در ایران و ازبکستان رسانهی اول هستش. در نتیجه نباید انتظار زیادی ازش در کشورهای دیگه داشته باشیم. اما اگه در نظر بگیریم که جمعیت ازبکسان تقریبا سی میلیون نفر هستش، انتظار داریم که در لیست صد کانال پرطرفدار تلگرام حدود چند ده نماینده داشته باشه. اما به طرز عجیبی تمامی این صد تا کانال ایرانی بودن و حتی اگه پرطرفدارترین کانالهای دیگر کشورها رو هم نگاه میکردی، با کانالهای ایرانی فاصلهی درخور توجهی داشتن. (لینک سایت آمارهای تلگرام)
بعضی وقتا این تفاوت رویکردها به بعضی امکانات خیلی توجهمو جلب میکنه. البته اینها امکاناتی بود که تو زیستبوم ایران رشد کرده بود اما اون طرف نه. مثال برعکسش که خیلی زیاده. ضمنا امکاناتی که در نقاط دیگهای از دنیا به یه شکل استفاده میشده اما اینجا به یه شکل دیگهای رشد کرده هم زیاد داریم. اما اونقدر دیدین که احتمالا دیگه جذابیتی نداره.
پینوشت: عکس اول نوشته رو چندروز پیش گرفتم. اگه از اون حیوانی که تو بزرگراه دندهعقب میره بگذریم، باید افزایش احترام مردم به لاینها رو تحسین کرد.
۳ دیدگاه دربارهٔ «عجیبا غریبا»
ایمان جان سلام
این تفاوت در استفاده از ابزارها و تفاوت در شیوه رفتارِ ما ایرانیها توی خیلی از جنبه ها هست. توی اکثرِ زمینه ها هم داده بومی و دانش بومی نداریم. فکر کنم توی حیطه های مختلف اگر کسی این داده های بومی رو جمع کنه، درآینده نونش حسابی تو آبگوشت باشه! 🙂
احتمالا یادت هست چند وقت پیش محمدرضا هم گفت که رفتارِ متممی ها با مطالعاتِ اونورآبی چقدر فرق داشته.
بگذریم…
این هم از اولین کامنت من. 🙂
سوای مسئله اون گوسغند (من نوع حیوونش رو هم تشخیص دادم) عکست خیلی قشنگه ایمان. دمت گرم.
سلام امین جان.
ممنون که سر زدی. من رو هم با وبلاگت آشنا کردی.
این مطالعهی الگوی رفتاری به نظر خیلی جالب میاد. خیلی وقتها با دونستن این تفاوتها میشه کسب و کارهای بومی ایجاد کرد که احتمالا رقبای کمتری هم جذبش میشن. یا حداقل از بعضی اشتباهات جلوگیری میکنه. مثلا همین الان اگه کسی بخواد متمم رو کپی کنه، حتی اگه تمامی الزامات از قبیل توانایی و انگیزه و … رو داشته باشه، باز هم نمیدونه که کاربرای متمم به چه چیزی علاقه نشون میدن و به چی نشون نمیدن. چون همونطور که گفتی نمیتونه فرض رو بر نرمال بودن این رفتار بزاره.
من حس میکنم توی کشور هنوز در استفاده (و یا حتی جمعآوری) این دادهها مشکل داریم. کاش اونایی که استفاده میکنن در این زمینه بیشتر Contribute کنن تا بهتر مورد توجه قرار بگیره. مثلا گوگل گاهی وقتها بعضی از پارامترهای اندازهگیری تاثیر تبلیغاتش رو لو میده. این باعث میشه من تازه وارد هم چشمم به این راهکارها باز بشه.
سربلند باشی.
به نظرم بخش زیادی از قضیه مربوط به عاداتِ ما ایرانی هاست. استفاده جانبی از ابزار. گسترش ابزار و تغییرِ کاربری، به دلیلِ نبودِ ابزارِ کافی در کشور.
آنوقت وبلاگ برایمان صرفاً وبلاگ نیست، جای خیلی چیزهای دیگر را میگیرد و هی وفقش میدهیم.
تلگرام هم همینطور. گسترشش دادیم، به جای رسانه، شد جامعه مجازیـمان، چون جامعه نداشتیم.