دسته‌ها
روزنوشته

درباره‌ی جزئیات برنامه ریزی

برنامه ریزی

مدتی پیش مطلبی از وبلاگ حمید طهماسبی عزیز درباره‌ی برنامه‌ریزی را می‌خواندم که تصمیم گرفتم حتما برنامه‌ی جدیدی برای خودم داشته باشم. این نوشته حاصل خودگویی‌های هنگام نوشتن برنامه است.

شاید برای شما هم این سوال پیش آمده که چه جزئیاتی باید در برنامه‌ریزی مشخص شوند؟ آیا ریز فعالیت‌ها باید از ابتدا مشخص باشد؟ شاید بتوان برای برنامه ریزی ها طیفی در نظر گرفت که در دو سر آن، این دو روش قرار دارند:

  1. برنامه‌ای دقیق و جامع که برای هر ساعت از زندگی وظیفه‌ای مشخص شده باشد و به کمک آن، کمتر تصمیم‌گیری کنیم و کمتر دچار «خستگی تصمیم گیری» شویم.
  2. برنامه‌ای کلی و منعطف که هدف‌های کلی هر روز یا هفته را مشخص می‌کند و اجازه می‌دهد با اقتضای شرایط در هر لحظه کاری را انجام دهیم.

شاید روش اول بسیار دلخواه و ایده‌آل به نظر برسد اما باید در نظر داشته باشیم که همیشه عواملی خارج از انتخاب‌های ما وجود دارند که ممکن است ما را از برنامه‌ای که مشخص کرده‌ایم دور کنند. اما روش دوم هم ممکن است باعث شود به تنبلی و اهمال کاری دچار شویم و در دراز مدت کار راندمان خوبی نداشته باشیم.

من فعالیت‌هایم را هم به دو نوع تقسیم کرده‌ام:

  1. فعالیت‌هایی مانند خوابیدن، غذا خوردن، وبلاگ خواندن، کتاب خواندن، دانشگاه رفتن، شنا کردن و… که (خواسته یا ناخواسته) برنامه‌ی ثابتی دارند و با تقریب خوبی می‌توانم آن‌ها را با روش اول برنامه‌ریزی اجرایی کنم.
  2. فعالیت‌هایی مانند درس دانشگاه خواندن، تفریح کردن، متمم خواندن، یادگیری برنامه نویسی و… که در اختصاص زمان برای اجرا انعطاف دارم.

تکلیف نوع اول فعالیت‌ها که مشخص است و امیدوارم با همین جدیت آن‌ها را ادامه دهم.

اما اگر بتوانم فعالیت‌های نوع دوم را هم آرام آرام به نوع اول منتقل کنم بسیار خوشحال خواهم شد. برای آنکه قدمی در راه این انتقال بردارم، تصمیم گرفتم که ترکیبی از هر دو روش برنامه‌ریزی را برای فعالیت‌های نوع دوم استفاده کنم. یعنی اهداف، وظایف و برنامه‌ی کلی و منعطف خود را مشخص کرده‌ام (روش دوم) اما در صبح هر روز، برنامه‌ی دقیقی برای اجرای آنها می‌نویسم (روش اول) و تا حد ممکن به آن پایبندم. با این تغییر کوچک، سختی تصمیم‌گیری فعالیت‌های نوع دوم را هم به یک نقطه منتقل می‌کنم و همچنین تسلط بیشتری بر عوامل خارجی و پیش‌آمدهای تازه دارم.

بعد از مدتی استفاده از این روش، احتمالا متوجه می‌شوم که بعضی فعالیت‌ها را به صورت روتین هر روز (یا هر هفته) در برنامه‌ام قرار می‌دهم. یعنی فعالیت‌هایی که قبلا از نوع دوم بوده‌اند، احتمالا کم کم شکل ثابت به خود می‌گیرند پس می‌توانم با خیال راحت آن را به برنامه‌ی ثابتم منتقل کنم و زحمت تصمیم‌گیری در مورد آن‌ها را به خود ندهم.

پی‌نوشت اول: در تاریخ زیاد پیش آمده که بشر به فناوری یا علمی دست یابد، اما در گذر زمان فراموش و آیندگان مجبور شوند آن را دوباره کشف کنند. ظاهرا این اتفاق برای من افتاده. من عادت انجام اینگونه برنامه ریزی را زمانی که برای کنکور می‌خواندم داشتم. اما بعد از کنکور از آن استفاده نکردم و در نتیجه فراموش شد. امروز با تفکر و مطالعه‌، دوباره آن را کشف کردم. جالب آنکه تازه بعد از نوشتن این متن یادم آمد که من قبلا همچین کاری می‌کرده‌ام.

پی‌نوشت دوم: درباره خستگی تصمیم گیری (Decision Fatigue) و راه‌های اجتناب از آن، این مطلب (انگلیسی) می‌تواند مفید باشد. [برای دوستان متممی: مرتبط است به تحقیقات بابا شیو و داستان ذهن شلوغ و اثر آن بر قدرت تصمیم‌گیری]

۳ دیدگاه دربارهٔ «درباره‌ی جزئیات برنامه ریزی»

خیلی ممنونم من چند ماهه فقط برنا مه ریزی میکنم اگر عمل کنم عالی میشه اول خیلی ایده ال برنا مه ریزی میکردم ولی حالا نه ولی بازم ارادم کمه که عمل کنم متاسفانه

شبنم جان فرض کن که من از مدت‌ها قبل تصمیم دارم ساعتی از روزهای جمعه رو به تحقیق در مورد بازار کار اختصاص بدم. اولش معلوم نیست که چه دقیقا چه زمانی این کار رو می‌کنم. هر صبح جمعه میام تصمیم می‌گیریم که فلان ساعت این کار رو انجام بدم.
بعد از گذشت چند هفته متوجه میشم که تا الان چند بار، این کار رو اول صبح جمعه، بعد از صبحانه و قبل از کارای دیگه انجام دادم. خوب پس الان با اطمینان بیش‌تری می‌تونم اون ساعت از هفته رو مخصوص این فعالیتم اختصاص بدم. یعنی با یکم تلاش میشه از فعالیت‌های نوع دوم به فعالیت‌های نوع اول منتقلش کرد.
البته نباید انتظار داشته باشیم همه فعالیت‌ها بتونن توی برنامه‌ی ثابت جا بگیرن. حتی اگه ممکن باشه هم بهتره اینطور نشه تا انعطاف برنامه کلی حفظ بشه. البته اینا همه نظرات الان منه. شاید بعد خوندن چندتا کتاب نظرم عوض بشه 😉

پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *